سفارش تبلیغ
صبا ویژن


LOVE STORY

Love sms ordibehesht aval اس ام اس عاشقانه هفته اول اردیبهشت 90 

 

جهان مست از می نام تو باشه / دو بیتی بسته ی کام تو باشه

شناسنامم زمانی کامله که / تو برگ دومش نام تو باشه !

.

.

.

همیشه دوست داشتم

جوری در آغوشت بخوابم

که خدا پیدام نکند

خیال کند

اشتباهی به تو

دو تا روح داده است . . .

.

.

.

 

ادامه مطلب...

نوشته شده در یکشنبه 90/11/16ساعت 9:14 عصر توسط امین نظرات ( ) | |

نماد عشق یک قلب است. اما نماد عاشقی قلبی هست که تیر وسطش خورده. کمتر کسی شاید راز این قلب تیر خورده را بداند. لااقل من در اینترنت هر چه گشتم نه به فارسی و نه به انگلیسی در این زمینه چیزی ندیدم.
در نتیجه خودم می نویسمش تا هر کسی دنبال معنایش گشت، جوابش را اینجا پیدا کند.

در باور یونانیان باستان هر پدیده ای یک خدایی داشت. همه خدایان هم یک خدا یا پادشاه بزرگداشتند که اسمش زئوس بود. یک شب به مناسبتی زئوس همه خدایان را به جشنی در معبد کوه المپ دعوت کرده بود.
دیوانگی و جنون هم خدایی داشت بنام مانیا. مانیا چون خودش خدای دیوانگی بود طبیعتا عقل درست و حسابی هم نداشت و بیش از حد شراب خورده بود. دیوانه باشی، مست هم شده باشی. چه شود!



خدایان از هر دری سخنی می گفتند تا اینکه نوبت به آفریدیته رسید که خدای عشق بود. حرف های خدای عشق به مذاق خدای جنون خوش نیامد و این دیوانه عالم ناگهان تیری را در کمانش گذاشت و از آنسوی مجلس به سمت خدای عشق پرتاب کرد. تیر خدای جنون به چشم خدای عشق خورد و عشق را کور کرد.
هیاهویی در مجلس در گرفت و خدایان خواستار مجازات خدای جنون شدند. زئوس خدای خدایان مدتی اندیشه کرد و بعد به عنوان مجازات این عمل، دستور داد که چون خدای دیوانگی چشم خدای عشق را کور کرده است، پس خودش هم باید تا ابد عصا کش خدای عشق شود. از آن زمان به بعد عشق هر کجا می خواهد برود جنون دستش را می گیرد و راهنمایی اش می کند.
به همین دلیل است که می گویند عشق کور است و عاشق دیوانه و مجنون می شود. پس تیر و قلب و نقش این دل تیر خورده ای که می بینید ریشه در اسطوره های یونان باستان دارد.
بعدها رومیان باستان آیین و اسطوره های یونانیان را پذیرفتند و تنها نام خدایانشان را عوض کردند. در افسانه های روم باستان زئوس را ژوپیتر، خدای جنون را ارا و خدای عشق را ونوس می نامیدند.
در نتیجه به باور آنها ارای دیوانه چشم ونوس زیبا را کور کرد.
عشق واقعا جنون است اما اگر دو طرفه و واقعی باشد لذتی دارد که مپرس. ولی عشق یکطرفه انسان را پریشان و خوار و حقیر می کند.

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/13ساعت 1:35 عصر توسط امین نظرات ( ) | |

دایره یک شعاع نورانی است ،دایره بسته نیست در دارد

دایره  از   تمام  زندگی ام  ،  روزهایم  ،  دلم  ،  خبر دارد

 

دایره دیده اینکه من هر روز ، در  تو تحلیل میروم صدبار

دایره این جنون مسری را ، از من و از تو دوست تر دارد

 

دایره دیده اینکه بودن تو ، حرکات عجیب دستانت

فرم  آرام بودنت حتّی ، روی احساس من اثر دارد

 

دایره یک شعاع نورانی است ، که درآن محومیشوم هربار

مثل جسمی که بارور شده و مثل روحی که بال و پر دارد

 

دایره  دیده اینکه  من با تو ، لب یک پشت بام می رقصم

عین دیوانگی است می دانم.. ، عشق ماهیتاً خطر دارد

 

عشق ماهیتاً شبیه من است،خسته وبی قرار و سرگشته

دائما  در  گریز  و  در  گذر  است ، شوق دارد سر سفر دارد

 

شوق دارم ، سر سفر دارم ، باز در این شعاع نورانی

بلکه  طوفان  بیاید  و  ما  را ، با هم از این زمانه بردارد

 

عین دیوانگی است اما باز، لب این پشت بام می رقصیم

چون به هرحال عشق دایره ای، توی این روزها خطر دارد

                                                                                             ((زهرا باقری))


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/13ساعت 1:34 عصر توسط امین نظرات ( ) | |

رها شدن به دست زیباییه
عاشق شدن چه قدر تماشاییه
چقدر قشنگه از تو گر گرفتن
لحضه به لحضه با تو قد کشیدن
عطری که سر گیجه به باغچه داده
خاطرشم از سر ما زیاده
عطری که سر گیجه به باغچه داده
خاطرشم از سر ما زیاده

چه باشکوه غربت دو هم شب
کشف کلید قفل بوسه بر لب
کف یه دریا فرو رفتنی
قلتیدن قلب دو بوسیدنی
رها شدن به دست زیباییه
عاشق شدن چه قدر تماشاییه
چقدر قشنگه از تو گر گرفتن
لحضه به لحضه با تو قد کشیدن

ساحل ادامه دو بازوی تو
ماهی پری در حسرت موی تو
موجی بشو در اوج زیبا شدن
تا آخرین جای من پارو بزن
رها شدن به دست زیباییه
عاشق شدن چه قدر تماشاییه
چقدر قشنگه از تو گر گرفتن
لحضه به لحضه با تو قد کشیدن

عطری که سر گیجه به باغچه داده
خاطرشم از سر ما زیاده
عطری که سر گیجه به باغچه داده
خاطرشم از سر ما زیاده
عطری که سر گیجه به باغچه داده
خاطرشم از سر ما زیاد


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/13ساعت 1:33 عصر توسط امین نظرات ( ) | |

من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد

نوبت خاموشی من سهل و آسان می رسد

من که می دانم که تا سرگرم بزم و شادی ام

مرگ ویرانگر چه بی رحم و شتابان می رسد

پس چرا عاشق نباشم؟

پس چرا عاشق نباشم؟

من که می دانم به دنیا اعتباری نیست نیست

من که می دانم اجل ناخوانده و بیدادگر

سر زده می آید و راه فراری نیست نیست

پس چرا عاشق نباشم؟پس چرا عاشق نباشم؟


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/13ساعت 1:29 عصر توسط امین نظرات ( ) | |
بدترین فریب عاشق شدنه ! چون خودت رو به چیزی متعلق می کنی که یه روزی از دستت میره...

 

چه دعایی کنمت بهتر از این : خنده هایت از ته دل گریه هایت از سر شوق

این رو بدون که : عشق فراموش کردن نیست بخشیدن است. گوش کردن نیست درک کردن است. دیدن نیست احساس کردن است. جا زدن نیست صبر کردن است. پس....

صداقت یعنی از افقها به قصد رویت گذشتن... میان کوچه های سبز احساس به دنبال قدمهای تو گشتن... نجابت یعنی از باغ نگاهت... به رسم عاطفه یک پونه چیدن... میان سایه روشن های احساس... تو را از پشت یک آیینه دیدن...

گفتم به گل زرد چرا رنگ منی افسرده و دلتنگ چرا مثل منی من عاشق اویم که رنگم شده زرد تو عاشق کیستی که همرنگ منی...

 

زندگی 4تا پیچ داره : تولد ، عشق ، ازدواج ، مرگ. سر کدوم پیچ منتظرت باشم؟!!

بی دلی هم عالمی داره ؛ کاش هیچ وقت دلی نداشتیم تا نشکنه ، نسوزه و تنگ نشه

زندگی گریه ی مختصریست... مثل یک فنجان چای... و کنارش عشق است... مثل یک حبه قند... زندگی را با عشق نوش جان باید کرد...

ترک ما کردی برو هم صحبت اغیار باش با ما چون نیستی باهرکه خواهی یار باش

اتل متل جدائی عروسکم کجایی؟ گاو حسن پریشون یه دل دارم پر از خون عشقم رفته هندستون خونم شده قبرستون یه عشق دیگه بردار یه دنیا غصه بردار اسمشو بذار بچگی تا آخر زندگی آچین و واچین تموم شد عمر منم حروم شد !!

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/13ساعت 1:4 صبح توسط امین نظرات ( ) | |

عشق کلمه ایه که خیلیها اونطور که دوست دارن تفسیرش میکنن . غافل از اینکه جملات قاصر از بیان وسعت و عظمت این کلمه هستند . اصلا ایندفعه میخوام از دنیای خودمون و تفاسیر مختلف منطقی و غیر منطقی درباره عشق جدا شم . دوست دارید بدونید که عشق تو دنیای با صفای کوچولو ها چه معنایی داره ؟

واقعا عشق چیه ؟

جمعی از متخصصان این سوال رو برای کودکان 4 تا 8 ساله مطرح کردند و پاسخ هایی که گرفتند بسیار بسیار عمیق تر از اونی بوده که تصورشو میکنیم ... بخونید و قضاوت کنید

عشق از نگاه کودکان

از زمانی که مادربزرگرم دچار آرتروز شد دیگر نمیتوانست خم شود و ناخن های پایش را خودش کوتاه کند و این کار را پدربزرگم براش انجام میداد . حتی وقتی که دست های خودش هم دچار آرتروز شد . این عشق است . 8 ساله

وقتی کسی شما را عاشقانه دوست میدارد شیوه بیان اسم شما در صدای او متفاوت است و تو میدانی که نامت در لبهای او ایمن است . 4 ساله

عشق یعنی اینکه وقتی برای خوردن غذابا کسی بیرون میری بیشتر چیپس خود رو به او بدی بدون اینکه توقع متقابلی داشته باشی ! 6 ساله

عشق آن چیزی است که در اوج خستگی لبخند رو به لبانت میاره . 4ساله

عشق یعنی اینکه وقتی مامان برای بابا قهوه درست میکنه و برای اطمینان از طعمش اول خودش کمی ازش میخوره . 7 ساله

 

عشق یعنی اون وقتی که به کسی میگویی لباست خیلی قشنگه و اون از فردا هر روز همون رو پیشت میپوشه . 7 ساله

عشق یعنی زمانی که مامان بهترین تکه مرغ رو واسه بابا میزاره ! 5 ساله

 

حالا خودتون قضاوت کنین عضق شما از کدوماشه یا می تونه باشه؟؟؟؟؟؟منتظرم تا نظرتون برام بگین


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/13ساعت 12:46 صبح توسط امین نظرات ( ) | |
<      1   2      
قالب ساز وبلاگ پیچک دات نت